یک عمر از دوری او بی تاب بودم
او مثل دریا بود و من مرداب بودم
ای کاش من هم مثل او بودم چه می شد؟
من هم اگر مانند او نایاب بودم
یک شب به یادش ماه را دیدم ولی باز
تنهاترین مرد شب مهتاب بودم
او ماهی افتاده ای در تور بود و
من دلخوش جان کندن قلاب بودم
یک شب صدایش کردم و او گفت: جانم؟
مبهوت خوابی اینچنین جذاب بودم
شاید غزل های مرا خواند و دلش سوخت
من سالها دنبال شعری ناب بودم
او رفت و صد افسوس وقت رفتن او
من خواب بودم خواب بودم خواب بودم
کلمات کلیدی: جعفر عابدینی